به گزارش آوای سربیشه ، به نقل از مهر شرق ، امروزه در بین بسیاری از افراد، تفکر "خدمترسانی"، مبنایی دور از ذهن به نظر میرسد. اما اندکی تأمل و توجه، خلاف باور عموم را نشان میدهد، چراکه تعداد زیادی از جوانان این مرزوبوم در لبیک به ندای امام خمینی (ره)، که میفرمایند:« تنها کسانی با ما تا آخر خط میمانند که درد فقر و محرومیت را چشیده باشند»، گام در مسیر اردوهای جهادی میگذارند تا شاید مقدمهای باشد بر درک حقیقی مستضعفین و آماده شدن برای ظلم ستیزی.
فرهنگ جهاد و ایثار در جامعه، امروز در سایه اخلاص مردانی رقم میخورد که با آغاز انقلاب کمر همت بسته و به آبادانی مناطق محروم میپردازند و فارغ از هر مقام و کسوتی از هر قشر برای محرومیتزدایی از یکدیگر سبقت میگیرند و به تأسی از فرمان رهبر « انقلابی میمانند» تا گل لبخند را به لبان محرومان بنشانند و این ارزش را تا آخرین نفس ادامه دهند.
*اردوهای جهادی سبک زندگی شهداست
در این اقدام فرهنگی که گروههای جهادی از دانشآموزی، دانشجویی، پزشکی گرفته تا بسیج مردمی در جهت محرومیتزدایی قدم برمیدارند، حوزویان و طلاب نیز که شاید به باور برخیها تنها مسئولیتشان، فراگیری و تبلیغ و تبیین احکام دین است، به جدّ وارد کارزار شده و به این بهانه که اردوهای جهادی دروازه ورود به عرصه علمآموزی است به این حوزه ورود نمودهاند. علیرغم اینکه خدمترسانی شامل کارهای عمرانی، پزشکی، فرهنگی، ورزشی و ... است اما نباید این نکته را فراموش کرد که اثربخشی در حوزههای فرهنگی به شرط رقم زدن تعاملی اسلامی با محرومین از پتانسیلهای بالقوه فضاهای اردوهای جهادی است.
مصطفی محمددوست، طلبه حوزه علمیه قم و مسئول مؤسسه جهادی فرهنگی عباد، از جمله افرادی است که شهرستان سربیشه را نوک پیکان زندگیجهادیاش قرار داده و به فرمان رهبری در راستای محرومیتزدایی لبیک گفته است.
وی از نحوه ورودش به این اردوها گفت:«سالهای اوایل طلبگی در تهران مشغول تحصیل بودم، اوقات فراغتم (پنج شنبه و جمعهها)، را با مطالعات جانبی پرمیکردم و در همان ایام با زندگی شهدا آشنا شدم. هرچه بیشتر میخواندم بیشتر احساس کوچکی میکردم و از طرفی احساس مسؤولیت. فکر میکردم شهدا، شهادتشان مزد سبک زندگیشان بوده است، لذا بسیار دوست داشتم حتی شده کمی شبیه شهدا باشم، هرچند هنوز یک آرزو هست تا اینکه اردوی جهادی و زندگی جهادی را مانند سبک زندگی شهدا دیدم و با همسرم تصمیم گرفتیم راه و سبک زندگیمان جهادی باشد.»
*اردوی جهادی در مناطقی که مسئولان به آن بی توجه هستند
مسئول مؤسسه جهادی فرهنگی عباد که اولین حضورش در اردوهای جهادی به سال 1384 بر می گردد و این اردو همزمان با شروع زندگی مشترکش بوده، لذا همراه همسرش به مناطق محروم استان چهارمحال و بختیاری می رود و به گفته خودش ماه عسل جهادی شان را در این استان فعالیت می گذرانند. شروع زندگی جهادی آنها و همراهی دو کوچولوی جهادی در ادامه زندگی مشترکشان نه تنها آنها را از کار جهادی باز نداشته بلکه همراه دو فرزند خود توفیق حضور در حدود 80 اردوی جهادی در مناطق مختلف کشور برای محرومیت زدایی و خدمترسانی را داشتهاند.
حجت الاسلام محمددوست افزود:«سال 1387 تصمیم گرفتیم با ساماندهی کار جهادیمان به صورت متمرکز فعالیت کنیم. لذا مؤسسه جهادی فرهنگی عباد را با شعار «حضوری برای ظهور» راه اندازی کردیم و منطقه فعالیت را خراسان جنوبی، شهرستان سربیشه در بخش درح و لانو قرار دادیم. البته بعد از چند سال شهرستان دلفان از توابع لرستان هم به مناطق تحت پوشش اضافه گردید.»
وی هدف این اردوها را پیشرفت و آبادانی مناطق محروم ذکر کرد و افزود: «غایت این اقدام رسیدگی به وضعیت مناطقی است که برخی از مسئولین نسبت به آن بیتوجه هستند.»
حجت الاسلام محمددوست در پاسخ به این سؤال که چرا اعضای تیم جهادیشان فقط طلاب هستند، گفت: «بعد از چند سال فعالیت جهادی در استانهای مختلف به این نتیجه رسیدیم که ریشه همه محرومیتها به فرهنگ برمیگردد، لذا از همان ابتدا با طلاب حوزه علمیه فعالیت جهادی فرهنگی را شروع کردیم. بعدها عرصههای عمرانی و اشتغال و تعلیم و تربیت هم اضافه شد. الان هم ورود به عرصه ساخت و ساز را داریم. در این چند سال بحث آبرسانی را انجام دادیم و همچنین ساخت سرویس بهداشتی و حمام و همچنین مسجد و خانه عالم.»
مسئول مؤسسه جهادی فرهنگی عباد، به تأثیر جایگاه طلاب در این اردوها پرداخت: «جهادگرانی که در این اردو ها شرکت می کنند هم اخلاص دارند و هم به مردم عشق می ورزند، بنابراین روحیه کارو تلاش، رسیدگی و توجه بیشتر مسئولین به مناطق تحت پوشش و همچنین رشد فرهنگی از تاثیرات محسوس حضور جهادگران بوده است.»
وی گفت: «بیشترین فعالیت موسسه در بخش درح و لانو شهرستان سربیشه بوده است،لذا مهمترین مشکل مناطقی که توفیق حضور پیدا کردیم بحث معیشت و اشتغال و نبود فردی که مردم را راهبری کند و بتواند برای حل مشکلات به آنها کمک کند، بوده است، یعنی اگر یک روحانی فعال و آگاه که علاوه بر انگیزهسازی و ایجاد شور و نشاط، به آموزش مردم بپردازد و پیگیر مشکلات آنها گردد یقینا پیشرفت و آبادانی روستاهای محروم خیلی سرعت پیدا میکند.»
*طلبه باید عامل به علم باشد
مسئول مؤسسه جهادی فرهنگی عباد با بیان اینکه مردم این منطقه با مشکلات زیادی مواجه هستند گفت:« با وجود بسیاری از مشکلات، اما بحث مدرسه، جاده، سرویس بهداشتی، مسجد، بیماران نیازمند و خانوادههای بی شناسنامه از جمله مواردی بود که پس از پیگیریها نتیجه بخش بود.»
حجت الاسلام محمددوست رسالت اصلی طلاب را عامل بودن به علم دانست و تاکید کرد: «یقینا دانش اندوزی و کسب علم از وظایف یک طلبه هست ولی کسی که درس دین میخواند باید عامل باشد که اگر عامل نشد نه تنها سود نبرده که ضرر کرده و زیان دیده است؛ آموخته ایم که کمک به مردم و دستگیری از مظلومین از وظایف مسلمانان هست و به مردم میگوییم که نسبت به مشکلات مردم و جامعه بی تفاوت نباشیم چگونه علمش را فرابگیریم و به دیگران توصیه کنیم و خود عامل نباشیم؟»
وی با بیان اینکه سیره اهلبیت علیهمالسلام و روش و توصیه بزرگان دین خدمت رسانی بوده افزود: «خدمترسانی یک اصل ثابت شده در دین ما هست و فرضا اگر وظیفه طلبه، درس و بحث علمی و کار فرهنگی باشد خدمترسانی و محبت و دلسوزی برای مردم دروازه ورود به قلوب مردم هست، یعنی این نوع فعالیتها کار فرهنگی را تسهیل میکند، یقینا خدمترسانی و غمخواری و دلسوزی و محبت به مردم مؤثر هست و ما با تمام وجود این موضوع را لمس کردهایم.»
*سختی های زندگی جهادی
حجت الاسلام محمددوست به توأمبودن سختیها و شیرینیهای اردوهای جهادی اشاره کرد و گفت: «کسی که وارد کار جهادی شد و زندگی جهادی را انتخاب کرد میبایست سختیهای زیادی را تحمل کند و این لازمه کار جهادی هست. وقتی همین سختیها تمام شد برخلاف خوشیها و لذتهای زود گذر که لحظهای هست، شیرینی ابدی را در وجودمان به جای می گذارد.»
وی ادامه داد:« از جمله سختیهای جهادی موانعی چون کمبود امکانات، بیمهری مسئولین و گاهی بیماری هاست، اینکه گاهی با دست خالی و بدون هیچ حمایت و هزینهای و فقط از سر عشق با مردم دیدار کنید و احتیاجات انسانهای مظلوم و محروم را مشاهده کنید و دستت بسته باشد، این موارد کار را دشوار میکند و باید از آبرو بگذریم، شب و روز راه برویم تا شاید بتوانیم کاری انجام بدهیم. البته هیچ کدام تلخ نیست چون کار برای خدا تلخ نمیشود فقط گاهی سخت است که آن هم علتش شاید ضعف ما باشد.»
وی اظهار داشت: «دو سال پیش در یکی از روستاهای دور افتاده بودیم که به خاطر آب و وضعیت بد بهداشتی وبا گرفتم، سخت بود و خیلی اذیت شدم ولی الان که گذشته است خوشحالم، یک خاطره دیگر هم مربوط به یکی از دوستان است که هم خودش و هم خانواده چندین سال بخاطر حضور در یکی از روستاها بیمار بودند. از خاطرات شیرین لطف اهلبیت علیهمالسلام هست که گاهی در ناامیدیها دستگیری کردند، یا مهماننوازی و خوبی و صفای مردم روستاهای محروم.»
حجت الاسلام محدودست با بیان خاطره ای گفت: «یادم هست خانه یکی از اهالی یک روستای محروم رفته بودیم، پیرمرد باصفایی میزبان ما بود وقتی وارد شدیم دوستم به شوخی گفت:« مسئولین کجا هستند که بیایند ببینند اینجا چه خبر هست و بگویند سهم شما از انقلاب چه بوده!» که اشک در چشمهای پیرمرد روستایی جمع شد و گفت ما شرمندهایم! گفتم شما چرا؟ گفت چون برای انقلاب کاری نکردیم! از آنجایی که میدانستم چند وقت جبهه بوده گفتم شما که حقت را ادا کردی حالا انقلاب چکار کرده برای شما؟ با اشک گفت قرار نبود انقلاب برای ما کاری انجام بدهد، قرار بود ما برای انقلاب کاری بکنیم که نکردیم .»
یک خاطره دیگر هم مربوط به یکی از دوستان می شد که با خانواده اش به اردو آمده بود:« این دوست ما، وسط اردو تماس گرفت که من بیمارستانم و کارم زمین نماند! گفتم چرا بیمارستان، گفت خدا به من اولاد داده؟ به ما نگفته بود همسرش باردار هست و با همان وضع اومده بود.»
*اردوهای جهادی، ظرفیتی برای تربیت مدیران انقلابی
این موارد شاید از دید بعضیها منطقی نباشد ولی اگر کسی عاشق شد این چیزها برایش مهم نیست و بچههای جهادی عاشقاند، عاشق کشورشان و عاشق این مردم خوب. اگرچه خاطرات تلخ و شیرین زیاد هست ولی قابل بیان نیست و بعضی هم شاید باورش سخت باشد.آری اردوی جهادی برای هر شخص تعریف خاصی دارد، یکی آن را آمیزهای از عشق و ایمان برای خدمترسانی به همنوع درمناطق محروم و دیگری آن را آزمونی برای سنجش خود میبیند. برگزاری اردوهای جهادی در مناطق دورافتاده و محروم علاوه بر مزیتهای فراوانی که به همراه دارد بهترین بستر برای تربیت مدیران انقلابی برای جامعه است.
افزودن دیدگاه جدید